تنها در سکوت سایه...
تنها در سکوت سایه...

تنها در سکوت سایه...

فرمول آرامش من

مدتهاست

تصمیم گرفته ام

هرگاه کسی را نخواستم

یا از او رنجیدم

یا دلم را شکست

به یاد روزی باشم که ممکن است

هرگز در دنیا نباشد

آن روز را مرور می کنم

انقدر که نبودنش را باور میکنم

بعد در ذهنم برایش غمگین میشوم 

و

شاید یک عزاداری ذهنی

و بعد ارزو میکنم کاش

بود و از او میگذشتم

بعد به خودم میگویم

حالا او هست پس ببخش و فراموش کن

ازبخششم 

شاد می شوم

و از بودن او شاد تر

به همین راحتی

این فرمول آرامش من است


حس نوشتن دارم

حس نوشتن دارم یک دنیا حرف.....

اما این بار واژه ها حقیرند.....

برای بیان فریاد دلم.....

پس سکوت خواهم کرد.....

شاید وجدان تقدیرم به دریا بیاید.....

فقط.....

شندینی ترین و خواندنی ترین.....

آخرش است.....

و آخر نوشته من این شد.....

زندگی مرا بار ها و بار ها در هم کوبید و می کوبد.....

اما صدای شکستنم.....

را کسی نخواهد شنید!!!!!