تنها در سکوت سایه...
تنها در سکوت سایه...

تنها در سکوت سایه...

کسی نیست

گیرم که دلم در گرو ناز کسی نیست!؟

چشمان زمین خورده ، نظر باز کسی نیست


عاقل تر از آنم بشوم در به در عشق..!

این بال شکسته پر ِ پرواز کسی نیست


دلخوش به قفس می کنم و قرن پس از قرن

چشمم به در و پنجره ی باز کسی نیست


از من بگریزید که دیوانه ام امشب

ناز ِ نفسم در خور ِ آواز کسی نیست


تضمین نکند هیچ کسی ، خانه ات آباد

ویرانی من ، خانه برانداز کسی نیست...!

.

من می روم امشب که نظر باز نباشم

دیوانگی ام نیز خبر ساز کسی نیست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد